نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکترای مدرسی معارف اسلامی، تاریخ تمدن اسلامی دانشگاه تهران
2 دانشگاه تهران، دانشکاه معارف و اندیشه
3 دانش آموخته دکتری مدرسی معارف، تاریخ تمدن اسلامی، دانشگاه تهران دانشکده معارف و اندیشه
چکیده
از گذشتههای دور نگارش ردیه و نقد بر ضد عارفان و متصوفه مسلمان در جامعه رایج بوده است. یکی از اتهامهای وارده به عرفان اسلامی، در کنار سایر انتقادات و اتهامات، دوری از کار و تلاش و روی آوردن به تنبلی و تنآسایی بوده است. بر این اساس گو اینکه عارفان مسلمان، علیرغم تأکیدهای فراوان شریعت اسلام و سیره عملی پیامبر و معصومین بر لزوم کار و تلاش و کسب روزی حلال، با اتکای به برخی از مفاهیم مثل زهد و فقر و توکل، از کار و تلاش اقتصادی دوری میکردند و بهگونهای عامل رکود و بلکه انحطاط نظام اقتصادی تمدن اسلامی قلمداد شدهاند. این پژوهش میکوشد در یک بررسی تاریخی و به روش توصیفی تحلیلی با تکیهبر منابع و میراث مکتوب عرفان اسلامی، حقیقت امر را تبیین و موردبررسی قرار دهد. گزارشهای تاریخی معطوف به مسئله پژوهش، از یکسو، نشان از تأکید و توصیه فراوان بزرگان عرفان و تصوف بر کار و تلاش و کسب روزی و نهی از تنبلی و تنآسایی و کلّ بر جامعه بودن دارد و از سوی دیگر سیره تاریخی و زندگی افراد شاخص این جریان، نمایانگر کیفیت اشتغال و نمونههای عملی تلاش اقتصادی آنان در جامعه است. چنانکه نشان دادن لزوم همراهی کار با آدابورسوم و بایستههای اخلاقی کسب کار چه بهصورت عام و چه بهصورت خاص (اخلاق حرفهای و صنفی) که مورد تأکید عارفان مسلمان است، میتواند الگویی بایسته و متمایز برای کسبوکار، معیشت و اقتصاد در تمدن اسلامی باشد.
کلیدواژهها