نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران
چکیده
عرفی گروی پدیده ای انسانی است و فرایند آن قدمتی بسان اندیشة بشر دارد که در دوره های مختلف تاریخی معانی متفاوتی به خود دیده است: در دوره یونان باستان و روم به معنای دنیا گرائی و انسان عرف گرا در ارتباط با شئ و طبیعت، در قرون وسطی به معنای جدائی دیانت از سیاست و در دوره مدرن، خود بنیاد بودن انسان در مقابل خدا معنا پیدا کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که؛ اگرچه رویه ی کنار آمدن با پدیده عرفی گروی در بین ابنای بشر متفاوت و گاها اشتراکی بوده است، اما همیشه و در همه حال و تا اکنون این پدیده ی میمون و به بیانی نامیمون طرفدارانی برای خود داشته است، وهماره با نظرگاه انسان و در راستای تعاملات انسانی در حوزه ی نفسانیات، الهیات، طبیعیات، انسانیات و اجتماعیات معنا پیدا می کند. بدینگونه که هر انسانی در هر لحظهای به خود، به خدا، به دیگری یا به شیئی ای فکر می کند، در این وضعیت های پیش رو، اشکال مختلفی از عرفی گروی بروز پیدا می کند؛ گاهی خود، دیگری و دنیا در مقابل دین(خدا) ترک می شوند در این صورت، دین در مقابل دنیا قرار می گیرد و دیانت خود را از سیاست جدا میکند. لحظه ای از ارتباط انسان با جهان که مقام شخص، دیگری و شیئی ارجحیت پیدا می کند و دنیا در مقابل دین و سیاست جدا از دیانت ملحوظ می گردد.
کلیدواژهها