بررسی مقایسه‌ای خدامحوری در فلسفه اسلامی و قرون وسطی با تأکید بر آراء ابن‌سینا و توماس آکوئیناس

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران

2 فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، یاسوج، ایران

3 فلسفه،دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه یاسوج،یاسوج، ایران

چکیده

پرسش از خدا هماره از مهم‌ترین و پر چالش‌ترین مسائل فکری فیلسوفان و متکلمان در طول تاریخ اندیشه بشر بوده است. ایشان اغلب خود در لباس اثبات و انکار، به تبیین جایگاه خداوند در نظام فکری خویش پرداخته اند. دوران قرون وسطی با تسلط تدریجی پاپ و کلیسای کاتولیک بر اروپا آغاز شد که در تاریخ فلسفه مسیحیت جایگاه مهمی دارد. این دوران را می‌توان دورانی نامید که همه چیز در فلسفه دین با بحث از خدا گره خورده بود، در این میان جایگاه دو اندیشمند و فلیسوف برجسته مسلمان و مسیحی یعنی ابن‌سینا و آکوئنیاس برای بررسی خدا محوری و مقایسه آن در فلسفه اسلامی و فلسفه قرون وسطی حیاتی است، بحث از وجود خدا مورد توجه همه فرق اسلامی بوده است. با بررسی اندیشه‌ها و آثار هر دو فیلسوف می‌توان مدعی بود که آکوئیناس در برخی تفاوت‌ها درسه حیطه مفهوم خدا، صفات الهی و براهین اثبات خدا، از اندیشه ابن‌سینا تاثیر فراوان گرفته است. در بحث مفهوم خدا وی نیز مانند شیخ الرئیس قائل به عینیت ذات و ماهیت الهی و عدم تغایر آن است. ابن‌سینا برای اثبات مفهوم خدا از تقسیم موجودات به محسوس و غیرمحسوس کمک می‌گیرد و اثبات می‌کند خدا چیست؟! اما توماس آکوئیناس معتقد است باید اثبات نمود خدا چه چیزی نیست!

کلیدواژه‌ها

  • تاریخ دریافت: 11 دی 1400
  • تاریخ بازنگری: 06 بهمن 1400
  • تاریخ پذیرش: 04 اسفند 1400